دوره خود دادرسی
پایگاه اندیشوران hoseini48.andishvaran.com
سیدمحمدمهدی حسینی چمانوی
از دوره انتقام و جنگ های خصوصی توضیحی خواستی از دور ه خود داد رسی و انتقام خصوصی از جنگ و خونریزی به جای کیفر...؟ بدان زمانی علاوه بر مجرم قبیله اونیز مجازات می گشتند که این دوره را به دوره جنگ های خصوصی یا خود داد رسی اطلاق کرده اند. دگرگونی جوامع باعث گردید مسئولیت جزایی فردی وشخصی گردد و اثرات سوء جرم به شخص مرتکب شونده آن، اعمال شود که دوره دادگستری خصوصی به جای جنگ های خصوصی جایگزین گردید. پس از دوره داد گستری خصوصی دادگستری عمومی آغاز گردید واین پدیده نیز با تحول تدریجی جوامع و حکومت ها که خود را نماینده جوامع می دانستند به وقوع پیوست. مجازات شخصی شد و فقط دامنگیر شخص مجرم گردید و به نزدیکان و اقربای وی سرایت نکرد.
در جوامع بدوی و نیز جوامع نه چندان دور مسئولیت فردی و اصل شخصی بودن مجازات اصلا مطرح نبود، زیرا تمامی اقوام واعضای خانواده مجرم مسئولیت داشته ومجنی علیه یا علیای دم در صدد از بین بردن خانواده یا فامیل مجرم بر می آمدند.
در دوره انتقام خصوصی هر چند قانون ومقرراتی جز در برخی جوامع ونمونه های معین تاریخی مثل قوانین حمورابی و هیتی ها به شکل امروزی وجود نداشت اما مهم ترین مجوز یا مستمسک برای انتقام جوئی ها، تجاوز به منافع فردی یا خانوادگی ونهایتا گروهی یک فرد یا قبیله معین بود. به همین دلیل شکل وشیوه های متعددی از انتقام مشاهده می شود و حتی نمونه های ذکر شده که دارای قانون و مقررات بود نیز مبنای واکنش در برابر متخلفین و متجاوزین ، انتقام گیری و انتقام جوئی است.
معروف است که طبق ماده 229 حمورابی، چنانچه در اثر اشتباه معماری خانه ای بر سر خانواده صاحب خانه خراب می شد و فرزندش کشته می شد به تلافی آن، فرزند معمار به قتل می رسید و اگر خود صاحب خانه میمرد معمار کشته می شد.
دراین دوره از از گذشت و عفو خبری نبود حتی گذشت ضد ارزش محسوب می شد. نقل است فرزند یک عرب توسط شخص عربی کشته شد صاحب خون در پاسخ تقاضا برای عفو گفته بود در صورتی گذشت می کنم که یکی از این سه کار را انجام دهید: 1. خانه ام را پر از ستاره کنید. 2. فرزندم را زنده کنید. 3. تمام افراد قبیله تان را تحویلم دهید تا آن ها بکشم. کنایه ازین بود که نمی پذیرد.(این ها که بیان گردید از ویزگیهای دوره انتقام بود.)
به طور خلاصه می توان گفت خصوصیات بارز این دوره عبارت بود از جمعی بودن مسئولیت و غیرشخصی بودن مجازات، بی عدالتی در اعمال آن که هیچ تناسبی بین جرم و مجازات چه از جهت شدت و ضعف و چه از جهت نوع جرم و نوع مجازات وجود نداشت. گاهی ممکن بود برای جرم کوچکی مجازات قتل که آن هم محدود به خاطی نمی شد در نظر گرفته می شد. هم چنین هدف از اجرای مجازات صرفا انتقام یعنی ترضیه خاطرمجنی علیه بود که آتش آن می توانست دامنگیر شخص مرتکب گردد و هم جمع را دربر گیرد و مجری چنین انتقامی نیز معمولا خود افراد صاحب حق و بزرگان آنها بود و مقام رسمی و بی طرف شبیه آنچه امروز به رسمیت شناخته می شود وجود نداشت.